به گزارش خبرنگار فردونیوز،همه ساله حوزه های علمیه برادران در سه مقطع سیکل، دیپلم و مقاطع دانشگاهی تعدادی از برادران علاقمند را از طریق آزمون کتبی و مصاحبه برای تحصیل در حوزه های علمیه پذیرش میکند اما برخی از علاقمندان همواره از خود میپرسند با چه شرایطی میتوانند وارد حوزه علمیه شوند؟ امتحان کتبی و مصاحبه چگونه است؟ ورود به حوزه علمیه در چه مقطع تحصیلی مناسب است؟ تحصیل مقدمات در شهرستان بهتر است یا قم؟ تحصیل دوره های کوتاه مدت(سفیران هدایت) خوب است یا دوره های بلند مدت؟ آیا میتوان غیر حضوری در حوزه تحصیل کرد؟ سعی شده است بصورت کوتاه به این سوالات پاسخ داده شود.
چه کسانی میتوانند در حوزه تحصیل کنند؟
الف) شرایط عمومی داوطلبان: برخورداری از صلاحیت های اعتقادی، اخلاقی واجتماعی . اعتقاد و التزام به ولایت فقیه و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران. تابعیت جمهوری اسلامی ایران . برخورداری از سلامت جسمی و روحی. موفقیت در آزمون ورودی و مصاحبه . نداشتن منع قانونی از نظر نظام وظیفه.
ب) شرایط اختصاصی دوره بلند مدت: قبولی حداقل سوم راهنمایی با حداکثر سن 18 سال .متولدین سال 1374.
* سنوات تحصیلی بالاتر از سوم راهنمایی و مدت خدمت سربازی به حداکثر سن اضافه می شود.
* داوطلبان دارای مدرک کاردانی و بالاتر، نباید در زمان ثبت نام، بیش از یک سال از تاریخ فراغت تحصیلی آنان گذشته باشد.
تعهد تحصیل تمام وقت حداقل تا پایان سطح یک.
ج) شرایط اختصاصی سفیران هدایت:
1-داشتن مدرک دیپلم با حداکثر سن 22 سال متولدین 1370.
* سنوات تحصیلی بالاتر از دیپلم به حداکثر سن اضافه می شود.
2-تعهد تحصیل تمام وقت به مدت دوره.
3-تعهد خدمت تبلیغی (به مدت سنوات تحصیل) در مناطق مورد نیاز.
د) امتیازات: حافظان حداقل یک ششم قرآن کریم یا نهج البلاغه، خانواده های محترم شهدا، فرزندان جانبازان، آزادگان و داوطلبان مناطق محروم، از امتیاز برخوردارخواهند بود.
ه) حافظان کل قرآن کریم، آزمون کتبی ندارند و قبولی آنان براساس معدل کل آخرین مدرک تحصیلی و مصاحبه می باشد.
ز) آزمون: به صورت کتبی در سه مقطع سیکل، دیپلم و دانشگاهی با موضوعات قرآن، احکام، معارف اسلامی، ادبیات و زبان فارسی ،عربی، ریاضی، معلومات عمومی، هوش و استعداد برگزار می شود.
ر)مصاحبه: در مصاحبه عمدتا هدف و انگیزه ورود به حوزه علمیه مورد پرسش قرار میگیرد و برخی از مسائل اسلامی اولیه نیز ممکن است مطرح گردد و البته مسائل سیاسی نیز در حد و حدود کم. در برخی از مواقع نیز سوالاتی در راستای تست هوش نیز مطرح میشود. البته در مصاحبه دانشگاهیان ممکن است مباحث فکری مطرح شود تا احیانا برخی از جریان های فکری به اصطلاح منحرف وارد حوزه نشوند.
با چه مقطع تحصیلی وارد حوزه شویم؟
ورود با مدرک سیکل: از ویژگی های مثبت این مقطع این است که طلبه میتواند از عمر خود بهتر استفاده کند و تا سنین بیست و یک سالگی شش سال مقدمات را تمام کند و در سن بیست و پنج سالگی دوره سطح را نیز تمام کرده است و خلاصه اینکه جلوتر از سن خود میتواند مقاطع تحصیلی را پشت سر گذارد و به مباحث اصلی حوزه وارد شود ویژگی دوم این است که محیط حوزه شرایط خود سازی را برای فرد تسهیل میکند از این رو افراد در سنین پایین تر زمینه بهتری را برای خود سازی دارند و بدون آنکه خود متوجه باشند سیستم به انها کمک خواهد کرد مضاف به آنکه اکثر افراد در سنین پایین زمینه خودسازی بهتری دارند.
اما نکته های منفی: درک برخی از دروس حوزه علمیه برای سنین پایین کمی مشکل است از این رو ممکن است فرد قدرت لازم را برای فهم این دروس نداشته باشد و با توجه به امتحانات حوزه بعد از یکی دوسال مجبور به ترک یا اخراج از حوزه شود و این مساله میتواند در زندگی آن فرد تاثیر منفی بسزایی داشته باشد از این رو بنظر میرسد ورود به حوزه علمیه با سیکل در صورتی مناسب است که طلبه از سوی افراد آگاه پشتیبانی شود. مساله دیگر اینکه برخی از طلبه هایی که با سیکل وارد حوزه شده اند بعدها ممکن است به این نتیجه برسند که ورودشان به حوزه بر اساس احساسات بوده است و بازگشت به گذشته همراه با هزینه های اجتماعی و ...خواهد بود.
ورود با دیپلم: بنظر ورود به حوزه با مدرک دیپلم مناسب باشد چرا که افراد در این سنین قدرت انتخاب آگاهانه دارند و بعدها نیز بعید است از ورود به حوزه پشیمان شوند و اینکه افراد در این سنین توان و قدرت فهم دروس حوزه را دارند، درس های حوزه در سالهای اول بسیار مهم است چرا که همین دورس بعدها پایه فهم قرآن و روایات خواهد شد. جهت دیگر اینکه در سنین مناسبی ده ساله اول حوزه تمام شود و فرد میتواند ادامه تحصیل دهد.
ورود با مدرک دانشگاهی: ویژگی مثبت این مقطع این است که افراد علاقمند و دغدغه مند این نوع انتخاب را دارند از این رو رشد بهتری میتوانند داشته باشند و از دروس حوزه استفاده دقیق تری کنند اما مشکل این است که سن افراد افزایش یافته است چه بسا خانواده و اطرافیان ممکن است انتظارات مالی از فرد داشته باشند و معمولا زمان ازدواج فرد فرا رسیده است و حوزه حمایت مالی مناسبی از طلاب ندارد و با توجه به تحصیل تمام وقت در سالهای اولیه حوزه، فرد نمیتواند همزمان کاری جهت تامین معاش انجام دهد.
مساله دیگر این است که سالهای طولانی تحصیلات در حوزه میتواند فرد را خسته کند چرا که یک فرد با مدرک لیسانس حداقل باید تا چهل سالگی در حوزه ادامه دهد تا دروس سرو سامان نسبی بگیرند. لازم بذکر است که معادل سازی دروس و کارهایی از این قبیل در حوزه پذیرفته نیست و یک فرد دانشگاهی همان دروسی را یک فرد سیکل میخواند باید بخواند البته ممکن است بتواند کمی با سرعت بیشتری بخواهند. در سالهای اخیر دانشجویان علاقمند به حوزه به نحو چشمگیری افزایش داشته است.
تحصیل مقدمات در قم یا شهرستان؟ اکثر داوطلبین به تحصیل در حوزه علاقمندند از ابتدای تحصیل در حوزه علمیه قم مشغول شوند چرا که تصور میکنند از نظر اخلاقی و علمی مدارس قم زمینه بهتری برای رشد دارند اما باید توجه داشت که در انتخاب مدارس برای تحصیل باید برخی از نکات را در نظر گرفت: اول اینکه برای طلبه هایی که با سیکل وارد حوزه شده اند بهتر است در مدرسه علمیه شهر خود مقدمات را تحصیل کنند چرا که از نظر سن و سال در وضعیتی هستند که نیاز به پشتیبانی عاطفی و معنوی خانواده دارند از این رو دوری از خانواده در این سنین میتواند بعدها مشکلات روحی جدی برای این دسته از طلاب ایجاد کند، آنها میتوانند بعد از اتمام مقدمات، ادامه تحصیلات را در قم ادامه دهند.
نکته دیگر اینکه کسانی که در شهرستانها تحصیل میکنند انگیزه بالایی برای انتقال به قم دارند از این رو مقدمات را با علاقه میخوانند و زمانی که بقم منتقل میشوند انگیزه مضاعفی برای ادامه تحصیل دارند اما طلابی که از ابتدای تحصیل در قم هستند ممکن است برای ادامه کار انگیزه به این اندازه نداشته باشند. باید توجه داشت که در درسهای حوزوی اگر چه نقش استاد مهم است اما در مجموع مدارس فاصله چندانی باهم ندارند و بیشتر وابسته به تلاش خود طلبه است، از این رو میتوان طلبه های فراوانی یافت که مقدمات را در شهرستانها تحصیل کرده اند و در ادامه موفقیت های خوبی کسب کرده اند و بودند طلابی که از ابتدا در قم تحصیل کرده و در ادامه موفقیتی کسب نکرده اند، نکته دیگر اینکه طلابی که در شهرستانها تحصیل میکنند از نظر فکری در محیط بازتری هستند و فکر خود را خود سامان میدهند اما طلاب قم در بمباران اطلاعاتی و فکری هستند و ممکن است ذهنشان کانالیزه شود.
در مجموع میتوان گفت کسانی که با مدرک دانشگاهی وارد حوزه میشوند بهتر است در قم تحصیل کنند تا هم با سرعت بیشتری دروس را دنبال کنند و هم اساتید قوی برای اقناع آنها وجود داشته باشد. افراد سیکل بهتر است در شهرستان شروع کنند و دیپلمه ها نیز بسته به شرایط میتوانند قم یا شهرستان را برای تحصیل انتخاب کنند.
مدارس سفیران یا بلند مدت؟ مدارس علمیه سفیران مدارسی است که برای تربیت مبلغ تاسیس شده است و بعد از پنج سال طلبه ها میتوانند و باید به مناطق مختلف رفته و به تبلیغ بپردازند و ادامه تحصیلات خود را بصورت غیر حضوری ادامه دهند، سیستم بلند مدت همان حوزه اصلی است که اکثر مدارس علمیه این رویه را دارد.
باید اشاره کرد مدارس سفیران برای افرادی خوب است که علاقه های کار فرهنگی و تبلیغی دارند و دوست دارند زودتر وارد فعالیت شوند از این رو برخی از دروس کاربردی را یاد میگیرند و وارد جامعه میشوند اما باید توجه داشت که تجربه چند ساله این مدارس نشان داده است که بسیاری از طلاب از ورود به این مدارس ناراضی هستند. اولا بعد از مدتی احساس میکنند که از نظر علمی قدرت خوبی ندارند و این درحالی است که ادامه تحصیل آنها با مشکلاتی روبه رو است و باید مسیری را که از قبل تعیین شده است طی کنند.
سیستم آنها را به تبلیغ ترغیب میکند و این در حالی است که بسیاری از آنها در سنین بیست تا سی قرار دارند و بهترین موقع تحصیل آنهاست برخی از طلبه ها در میانه تحصیل متوجه انتخاب اشتباه خود میشوند اما چاره ای ندارند چرا که اگر بخواهند وارد سیستم دراز مدت شوند باید از اول شروع کنند. اما طلابی که از طریق سیتم آموزشی دراز مدت وارد حوزه شوند در آینده تحصیلی خود با انتخاب های متعددی روبرو هستند آنها میتوانند فقه و اصول را ادامه دهند میتوانند در کنار فقه و اصول در مراکز متعدد تخصصی رشته مورد علاقه خود را دنبال کنند، همچنین میتوانند در کنار دروس حوزوی یکی از رشته های دانشگاهی را نیز ادامه دهند و اینها همه در سفیران هدایت قابل دسترس نیست و انتخاب نادرست میتواند تاثیر فراوانی در زندگی طلبه داشته باشد. ضمن آنکه علاقمندان کار تبیلغ در سیستم دراز مدت میتوانند به اهداف سفیران هم برسند.
تحصیل غیر حضوری در حوزه علمیه؟ تحصیل رسمی در حوزه علمیه بصورت حضوری انجام میگیرد و طلبه رسمی کسی است که بصورت رسمی و از طریق آزمون وارد حوزه علمیه شده باشد و بصورت تمام وقت در حوزه مشغول تحصیل باشد و مدارک تحصیلی و امکانات دیگر فقط برای این دسته از طلاب تعلق میگیرد البته طلاب بعد از دوره مقدمات میتوانند غیر حضوری ادامه دهند اما ورودی های جدید دوره مقدمات را باید حضوری بخوانند. علاقمندانی که شرایط ورود را ندارند میتوانند با هماهنگی مدیر یکی از مدارس در کلاسهای آن مدرسه شرکت کنند یا با نوار دروس را دنبال کنند.
در قرآن در سه جای آن به این نکته اشاره شده که اسلام
جهانی می شود و بر تمامی ادیان الهی ظفر می یابد
سوره توبه آیه 33
سوره فتح آیه 28
سوره الصف آیه9
آیاتی از قرآن که به حضرت مهدی (ع) تفسیر شده است :
سوره توبه آیه 33
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى? وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ
وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ
اوست خدایی که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان عالم تسلط و برتری دهد هر چند مشرکان ناراضی و مخالف باشند.
سوره فتح آیه 28
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى? وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ ? وَکَفَى? بِاللَّـهِ شَهِیدًا
او خدایی است که رسول خود را با هدایت (قرآن) و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان دنیا غالب گرداند و (بر حقیقت این سخن) گواهی خدا کافی است.
سوره الصف آیه 9
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى? وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ
اوست خدایی که رسولش (محمّد مصطفی صلّی اللّه علیه و آله) را به هدایت خلق و ابلاغ دین حق فرستاد تا آن را هر چند مشرکان خوش ندارند بر همه ادیان عالم غالب گرداند.
در قرآن، آیات بسیارى وجود دارد که به شهادت روایات مستند و معتبر، درباره حضرت مهدى(علیه السلام) و قیام جهانى او نازل گردیده است.
در کتاب شریف «المحجّة فى ما نزل فى القائم الحجّة(علیه السلام)» که توسط محدث بزرگوار، مرحوم سید هاشم بحرانى و با بهره گیرى از دهها جلد کتب تفسیر و حدیث، تألیف گردیده، مجموعاً (132) آیه از آیات کریمه قرآن ذکر شده که در ذیل هر کدام یک یا چند روایت در تبیین کیفیت ارتباط آیه با آن حضرت(علیه السلام)، نقل شده است.
در اینجا به ذکر چند روایت در این مورد، بسنده مى کنیم:
1 ـ امام صادق (علیه السلام) در باره قول خداى عزّوجلّ: «هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدّین کلّه و لو کره المشرکون»(1) فرمود:
«به خدا سوگند! هنوز تأویل این آیه نازل نشده است و تا زمان قیام قائم (علیه السلام) نیز نازل نخواهد شد. پس زمانى که قائم (علیه السلام)به پا خیزد، هیچ کافر و مشرکى نمى ماند مگر آنکه خروج او را ناخوشایند مى شمارد.»(2)
2 ـ امام باقر (علیه السلام) در باره آیه شریفه «و قل جاء الحق و زهق الباطل إن الباطل کان زهوقاً» (3) فرمود:
«زمانى که قائم(علیه السلام) قیام نماید، دولت باطل از بین خواهد رفت.»(4)
3 ـ امام صادق (علیه السلام) در بیان معناى آیه کریمه «و لقد کتبنا فى الزبور من بعدالذکر أن الأرض یرثها عبادى الصّالحون»(5) فرمود:
«تمام کتب آسمانى، ذکر خداست، و بندگان شایسته خدا که وارثان زمین هستند، حضرت قائم(علیه السلام) و یاران او مى باشند.» (6)
4 ـ امام باقر (علیه السلام) در باره قول خداى عزّوجلّ: «الذین إن مکّنّاهم فى الأرض اقاموا الصلوة و آتوا الزکاة...»(7) فرمود:
«این آیه درحق آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) است در حق حضرت مهدى(علیه السلام)و یاران او که خداوند شرق و غرب زمین را تحت سلطه آنان قرار مى دهد و به وسیله آنان دین را پیروز گردانده و بدعتها و باطلها را مى میراند.»(8)
5 ـ امام سجاد(علیه السلام) زمانى که این آیه شریفه را قرائت نمود: «وَعَد اللّه الّذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنَّهم فى الأرض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الّذى ارتضى لهم و لیبدِّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدوننى و لایشرکون بى شیئاً» (9) فرمود:
«به خدا سوگند! آنان شیعیان ما اهلبیت هستند، خداوند ـ آن خلافت در زمین و اقتدار بخشیدن به دین را ـ به وسیله آنان و به دست مردى از ما، که مهدى این امت است، تحقق خواهد داد و هم اوست که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)در باره اش فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد، خداوند همان روز را آنچنان طولانى خواهد کرد که مردى از خاندان من که همنام من است فرا برسد و زمین را آنچنان که از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و داد آکنده سازد.»(10)
6 ـ امام صادق (علیه السلام) فرمود: «آیه «أمّن یجیب المظطرّ اذا دعاه و یکشف السّوء و یجعلکم خلفاء الأرض»(11) درباره قائم از آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) نازل شده است. به خدا سوگند، او همان مضطرّ درمانده اى است که چون در مقام ابراهیم دو رکعت نماز گزارد و فرج خویش از خدا بخواهد، خداوند دعایش را اجابت کند و بدیها را برطرف سازد و او را در زمین خلیفه قرار دهد.»(12)
پی نوشت:
ـ سوره توبه، آیه 33 اوست خدایى که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرو فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند اگرچه ناخوشایند کافران باشد.
2ـ کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق ، ج 2 ،ص 670.
3 ـ سوره اسراء، آیه 81 ، بگو حق آمد و باطل از بین رفت، همانا باطل نابود شدنى است.
4 ـ الروضة ، ص 287.
5ـ سوره انبیاء ، آیه 105،به راستى بعد از ذکر، در زبور نوشتیم که بندگان صالح من وارثان زمین خواهند بود.
6ـ تفسیر على بن ابراهیم، ج 2، ص 77.
-7سوره حج، آیه 41، کسانى که اگر آنان را در زمین قدرت بخشیم نماز به پا مى دارند و زکات مى دهند.
8ـ تأویل الآیات الظاهرة ، کتاب خطى.
9 ـ سوره نور، آیه 55 ،خدا به مؤمنان و شایستگان شما وعده داده که آنان را در زمین همچون پیشینیان خلافت بخشد و دین مورد رضایت خود را براى آنان تمکین و اقتدار دهد و ترس آنان را به امنیّت تبدیل کند تا مرا بپرستند و شرک نورزند.
10 ـ تفسیر عیاشى، ج 3، ص 136.
11 ـ سوره نمل، آیه 62 ، جز خدا کیست که دعاى درمانده واقعى را اجابت کند و بلاء را رفع نماید و شما را خلفاى زمین قرار دهد؟
12 ـ تفسیر قمى ـ ج 2 ص 129.
آیاتی از قرآن که به حضرت مهدی (ع) تفسیر شده است :
1- سوره الفاتحه - آیه 1 - 7: حضرات ائمه علیهم السلام تأویل، سبع مثانی، حضرت مهدی علیه السلام و قرآن عظیم.
2- سوره البقره - آیه 3: ایمان به حضرت مهدی علیه السلام، ایمان به غیب
3- سوره البقره - آیه 37: حضرت مهدی علیه السلام، کلمه الله عزوجل (کلام الله)
4- سوره البقره - آیه 114: فتح شهرهای روم بدست توانای حضرت مهدی علیه السلام
5- سوره البقره - آیه 115: حضرت مهدی علیه السلام، امر حکیم پروردگار
6- سوره البقره - آیه 124: حضرت مهدی علیه السلام، کلمه الله عزوجل (کلام الله)
7- سوره البقره - آیه 133: جریان سنت حضرت یعقوب علیه السلام در مورد حضرت مهدی علیه السلام
8- سوره البقره - آیه 148: جمع آوری یاران حضرت مهدی علیه السلام در مکه و بعضی اتفاقات سال ظهور
9- سوره البقره - آیه 155: بروز قحطی و وحشت قبل از قیام حضرت مهدی علیه السلام
10- سوره البقره - آیه 157: فضیلت و عظمت مجاهدان و شهداء راه حضرت مهدی علیه السلام
11- سوره البقره - آیه 210: فرود و نزول حضرت مهدی علیه السلام در کوفه در میان هفت هاله ای از نور
12- سوره البقره - آیه 243: تشبیه رجعت به زنده نمودن گیاهان در آیه، رجعت و بازگشت اموات به دنیا در زمان حضرت مهدی علیه السلام و بعد از آن
13- سوره البقره - آیه 249: جریان ابتلاء و گرفتاری یاران طالوت پیامبر در مورد یاران حضرت مهدی علیه السلام
14- سوره البقره - آیه 259: احیاء اسلام و عظمت و امامت ائمه علیهم السلام به قیام حضرت مهدی علیه السلام
15- سوره البقره - آیه 261: حضرت مهدی علیه السلام سنبله مبارکه از نسل امام حسین علیه السلام
16- سوره البقره - آیه 269: فضیلت عارفان و عاشقان حضرت مهدی علیه السلام. کسیکه امام زمان خودش را شناخت، تأخیر ظهور حضرت علیه السلام به او زیان نمی رساند.
17- سوره آل عمران - آیه 37: ظرف غذا و طعام بهشتی حضرت فاطمه علیها السلام در نزد حضرت مهدی علیه السلام
18- سوره آل عمران - آیه 46: نزول حضرت عیسی علیه السلام در سن میانسالگی
19- سوره آل عمران - آیه 55: نزول حضرت عیسی علیه السلام و قتل دجال بدست آن حضرت در زمان حضرت مهدی علیه السلام
20- سوره آل عمران - آیه 68: خطبه حضرت مهدی علیه السلام هنگام قیام در کنار کعبه
21- سوره آل عمران - آیه 81: رجعت و بازگشت ائمه و انبیاء علیهم السلام و مؤمنین و دشمنان دین به دنیا
22- سوره آل عمران - آیه 83: بروز حوادث و اتفاقات در عالم و پیروزی اسلام و حق و عدالت به دست آن حضرت بر جمیع عالم
23- سوره آل عمران - آیه 97: حضرت مهدی علیه السلام و بیعت با آن حضرت، حرم امن الهی
24- سوره آل عمران - آیه 125: فرستادن ملائکه از سوی خداوند به جنگ بدر به جهت یاری حضرت مهدی علیه السلام
25- سوره آل عمران - آیه 140: حضرت مهدی علیه السلام، دولت و حکومت حق الهی
26- سوره آل عمران - آیه 142: امتحان و ابتلاء مؤمنین به فتنه ها قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام
27- سوره آل عمران - آیه 144: رجعت و بازگشت شهداء به دنیا
28- سوره آل عمران - آیه 200: وجوب اعتقاد و تمسک به حضرت مهدی علیه السلام در زمان غیبت
29- سوره النساء - آیه 59: حضرت مهدی علیه السلام؛ ولی امر و برکات وجود آن حضرت در زمان غیبت، و بیعت ایشان بین رکن و مقام
30- سوره النساء - آیه 69: حضرت مهدی علیه السلام از اولین افراد بهشت
31- سوره النساء - آیه 77: قیام حضرت مهدی علیه السلام، اجل و امر نزدیک و قریب العهد الهی در قرآن کریم
32- سوره النساء - آیه 130: سفر حضرت مهدی علیه السلام به عراق و مصر و گسترش عدالت آن حضرت
33- سوره النساء - آیه 159: نماز حضرت عیسی پشت سر حضرت مهدی علیهما السلام
34- سوره المائده - آیه 3: یأس و ناامیدی بنی امیه از دستیابی بر آل محمد صلی الله علیه و آله به قیام آن حضرت
35- سوره المائده - آیه 12: حضرت مهدی علیه السلام دوازدهمین و آخرین برگزیده الهی
36- سوره المائده - آیه 14: گروهی از سودان از یاران حضرت مهدی علیه السلام
37- سوره المائده - آیه 20: بازگشت و رجعت انبیاء و ائمه علیهم السلام به دنیا
38- سوره المائده - آیه 41: خواری و ذلت دشمنان دین به قیام حضرت مهدی علیه السلام
39- سوره المائده - آیه 54: یاوران حضرت مهدی علیه السلام، ذخایر الهی برای آن حضرت
40- سوره المائده - آیه 118: بی اعتقاد شدن مسیحیان به حضرت عیسی در زمان حضرت مهدی علیهما السلام
41- سوره الانعام - آیه 2: حتمیت و قطعیت خروج سفیانی
42- سوره الانعام - آیه 37: بروز و ظهور آیات، نشانه ها و فتنه های عجیب در عصر ظهور حضرت مهدی علیه السلام
43- سوره الانعام - آیه 44 - 45: عذاب ناگهانی ظالمین بظهور حضرت مهدی علیه السلام
44- سوره الانعام - آیه 65: بروز و ظهور اختلاف، بلاها و فتنه ها درمیان اهل قبله
45- سوره الانعام - آیه 89: یاران حضرت مهدی علیه السلام، ذخائر الهی
46- سوره الانعام - آیه 158: طلوع خورشید از مغرب و علامات دیگر در آخر الزمان
47- سوره الاعراف - آیه 46: حضرات ائمه معصومین علیهم السلام رجال اعراف در قرآن
48- سوره الاعراف - آیه 53: قیام حضرت مهدی علیه السلام؛ تأویل قرآن
49- سوره الاعراف - آیه 71: فضیلت و عظمت انتظار فرج
50- سوره الاعراف - آیه 96: رجعت امام حسین و ائمه علیهم السلام و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در عصر آن حضرت
51- سوره الاعراف - آیه 128: حکم اراضی در عصر غیبت و هنگام قیام آن حضرت. دولت ائمه علیهم السلام آخرین دولتها
52- سوره الاعراف - آیه 155: تشبیه رجعت به زنده نمودن یاران حضرت موسی در کوه طور
53- سوره الاعراف - آیه 156 - 157: حضرت مهدی علیه السلام در تورات و انجیل و نجات مؤمنین به دست آن حضرت
54- سوره الاعراف - آیه 159: رجعت و بازگشت عده ای از مؤمنین به دنیا برای یاری حضرت مهدی علیه السلام
55- سوره الاعراف - آیه 172: پیمان گرفتن خداوند از انبیاء علیهم السلام در مورد حضرت مهدی علیه السلام
56- سوره الاعراف - آیه 181: حضرات ائمه و حضرت رسول صلی الله علیه و آله؛ شاهدان الهی بر مردم
57- سوره الاعراف - آیه 187: قیام ناگهانی حضرت مهدی علیه السلام
58- سوره الانفال - آیه 7 - 8: زنده شدن حق و حقیقت و از بین رفتن باطل به دست حضرت مهدی علیه السلام
59- سوره الانفال - آیه 39: از بین رفتن شرک و کفر، و شکست آخرین گروه مخالف به دست آن حضرت
60- سوره الانفال - آیه 75: امامت در نسل امام حسین علیه السلام و وجود دو غیبت برای حضرت مهدی علیه السلام
61- سوره التوبه - آیه 3: دعوت حضرت مهدی علیه السلام اهل عالم را برای پذیرش امامت خود
62- سوره التوبه - آیه 16: امتحان و ابتلا مؤمنین به فتنه ها قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام
63- سوره التوبه - آیه 32: پیروزی اسلام و تمام ادیان به دست مبارک حضرت مهدی علیه السلام
64- سوره التوبه - آیه 33: معنی پیروزی اسلام به دست آن حضرت، و تمسخر مؤمنین توسط مردم به غیبت را، و نزول حضرت عیسی
65- سوره التوبه - آیه 34: حرمت نگهداری گنج و طلا و نقره در عصر حضرت مهدی علیه السلام
66- سوره التوبه - آیه 36: از بین رفتن شرک و مشرکین بدست حضرت مهدی علیه السلام
67- سوره التوبه - آیه 52: - نزول عذاب بر دشمنان و کشته شدن آنها بدست اصحاب حضرت مهدی علیه السلام
68- سوره التوبه - آیه 111: مقام مؤمنین در نزد خداوند و بازگشت و رجعت آنها بدنیا
69- سوره التوبه - آیه 119: حضرات ائمه علیهم السلام؛ صادقان و راستگویان در قرآن
70- سوره یونس - آیه 20: ایمان به حضرت مهدی علیه السلام، ایمان به غیب و فضیلت انتظار فرج
71- سوره یونس - آیه 24: قیام حضرت مهدی علیه السلام در اوج قدرت دشمنان و نشانههای از بین رفتن حکومت آنها
72- سوره یونس - آیه 35: ندای آسمانی بنام آن حضرت و ندای شیطان بر ضد آن و راه شناخت آنها از یکدیگر
73- سوره یونس - آیه 39: أن الرجعه من التأویل الذی لا یحیط بعلمه الناس
74- سوره یونس - آیه 48: حضرات ائمه معصومین علیهم السلام، دوازده مهدی و امت اسلام آخرین آنها حضرت مهدی علیه السلام (فضل المؤمنین بالمهدی علیه السلام فی غیبته)
75- سوره یونس - آیه 50: نزول عذاب در آخر الزمان بر فاسقان و گنهکاران
76- سوره یونس - آیه 62: شیعیان حضرت مهدی علیه السلام، اولیاء الهی
77- سوره یونس - آیه 64: بشارت دادن به مؤمنین قبل از مرگ به قیام حضرت مهدی علیه السلام و نابودی دشمنان
78- سوره یونس - آیه 98: خواری و مسخ بعضی از مردم قبل از قیام حضرت مهدی علیه السلام
79- سوره هود - آیه 8: اصحاب حضرت قائم علیه السلام امت معدود و معین در قرآن
80- سوره هود - آیه 18: فتنه و بلاهای گوناگون و نداهای آسمانی قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام
81- سوره هود - آیه 80: قوت و نیرومندی حضرت مهدی علیه السلام و اصحاب آن حضرت
82- سوره هود - آیه 83: نزول عذابهای گوناگون مانند فرو رفتن در زمین و غیر آن بر دشمنان حضرت مهدی علیه السلام
83- سوره هود - آیه 86: حضرت مهدی علیه السلام، بقیه الله و خطبه آن حضرت در کنار کعبه
84- سوره هود - آیه 93: فضیلت انتظار فرج
85- سوره هود - آیه 110: ظاهر نمودن قرآن که دست خط حضرت علی علیه السلام است توسط حضرت مهدی علیه السلام
86- سوره یوسف - آیه 110: ظهور حضرت مهدی علیه السلام و احیاء حق و پیروزی بعد از یأس و ناامیدی
87- سوره الرعد - آیه 7: حضرات ائمه معصومین علیهم السلام، هادیان امت اسلام
88- سوره الرعد - آیه 13: تحولات و تغییرات سریع در مردم هنگام نزدیک ظهور حضرت مهدی علیه السلام
89- سوره الرعد - آیه 29: فضیلت مؤمنین و متمسکین به امامت حضرت قائم علیه السلام در عصر غیبت
90- سوره ابراهیم - آیه 5: اعتقاد به حضرت مهدی علیه السلام از ایمان به غیب
91- سوره ابراهیم - آیه 28: حضرت پیامبر و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین؛ نعمتهای الهی
92- سوره إبراهیم - آیه 44: ظهور و قیام حضرت قائم علیه السلام؛ وعده نزدیک الهی
93- سوره إبراهیم - آیه 45: رسیدن مساکن و بیوت ظالمین به حضرت مهدی علیه السلام و اصحاب آن حضرت
94- سوره إبراهیم - آیه - 46: شدت مکر و حیله دشمنان حضرت قائم علیه السلام
95- سوره الحجر - آیه 16 - 17: سنگسار شدن شیطان بدست مؤمنین در عصر حضرت مهدی علیه السلام
96- سوره الحجر - آیه 36 - 38: پایان مهلت شیطان تا عصر حضرت مهدی علیه السلام و کشته شدن او بدست آن حضرت
97- سوره الحجر - آیه 75 - 76: حضرت مهدی علیه السلام یاران و دشمنان خود را به الهام می شناسد
98- سوره الحجر - آیه 87: حضرات ائمه علیهم السلام تأویل، سبع مثانی، و حضرت مهدی علیه السلام قرآن عظیم
99- سوره النحل - آیه 1: حضرت مهدی علیه السلام؛ امر و فرمان الهی
100- سوره النحل - آیه 22: وجوب اعتقاد به حقانیت رجعت و بازگشت به دنیا
101- سوره النحل - آیه 33 - 34: قیام حضرت مهدی علیه السلام؛ امر و فرمان الهی و آیت انتظار
102- سوره النحل - آیه 37 - 40: رجعت و بازگشت دشمنان و کفار قبل از قیامت و هنگام قیام حضرت مهدی علیهالسلام به دنیا و انتقام از آنها
103- سوره النحل - آیه 45: فرو رفتن دشمنان آن حضرت در زمین بیداء (بین مدینه و مکه)
104- سوره الإسراء - آیه 4 - 6: قیام یاران حضرت مهدی علیه السلام قبل از قیام آن حضرت و انتقام از دشمنان
105- سوره الاسراء - آیه 7: قیام حضرت مهدی علیه السلام و یاران آن حضرت، وعده آخرت در قرآن
106- سوره الاسراء - آیه 33: حضرت مهدی ولی خون امام حسین علیهما السلام و انتقام گیرنده آن حضرت از قاتلین جدش
107- سوره الاسراء - آیه 71: عارف به حق حضرت مهدی علیه السلام بمنزله یاور آن حضرت و شهید راه رسول الله صلی الله علیه و آله
108- سوره الاسراء - آیه 72: رجعت و بازگشت به دنیا به منزله آخرت در قرآن
109- سوره الاسراء - آیه 81: از بین رفتن باطل به قیام حضرت مهدی علیه السلام
110- سوره الکهف - آیه 47: رجعت و بازگشت دشمنان الهی و انتقام از آنها هنگام رجعت ائمه علیهم السلام
111- سوره الکهف - آیه 98: برداشته شدن تقیه و انتقام از دشمنان خداوند هنگام قیام حضرت مهدی علیه السلام
112- سوره مریم - آیه 37: اختلاف احزاب در دنیا و بروز برچمهای خراسان قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام
113- سوره مریم - آیه 54: رجعت و بازگشت حضرت اسماعیل پیامبر بهمراه امام حسین علیهما السلام
114- سوره مریم - آیه 75 - 76: انتقام خداوند از دشمنان به دست حضرت مهدی علیه السلام
115- سوره طه - آیه 110 - 113: قیام حضرت مهدی علیه السلام، اخبار و ذکر، قرآن
116- سوره طه - آیه 115: أن الله تعالی أخذ میثاق الانبیاء علی الاقرار بالمهدی علیه السلام
117- سوره طه - آیه 123: حضرات ائمه معصومین علیهم السلام هادیان قرآن
118- سوره طه - آیه 124: خواری و رسوائی دشمنان ائمه علیهم السلام در رجعت و بازگشت به دنیا
119 - سوره طه - آیه 135: حضرت مهدی علیه السلام راه هموار در قران و هدایت مؤمنین به آن حضرت
120- سوره الانبیاء آیه 12 - 13: فرار و شکست دشمنان ائمه علیهم السلام و افتادن ثروتها و گنجهای آنان بدست آن حضرت
121- سوره الانبیاء - آیه 15: شکست و نابودی دشمنان حضرت مهدی علیه السلام اعم از یهود و نصاری
122- سوره الانبیاء - آیه 35: رجعت مؤمنین و شهدا به دنیا
123- سوره الانبیاء - آیه 38: فضیلت مؤمنین و متمسکین به آن حضرت در عصر غیبت
124- سوره الانبیاء - آیه 73: حضرت مهدی و ائمه علیهم السلام هادیان قرآن و وارثان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
125- سوره الانبیاء - آیه 95: اثبات رجعت و عدم عمومیت آن برای همه
126- سوره الانبیاء - آیه 105: حضرت مهدی علیه السلام و اصحاب آن حضرت وارثان حقیقی زمین در قرآن
127- سوره الحج - آیه 39: خونخواهی حضرت مهدی علیه السلام از قاتلین امام حسین علیه السلام
128- سوره الحج - آیه 41: سیطرهء و تصرف و تسلط بر عالم و احیاء دین به دست حضرت مهدی علیه السلام
129- سوره الحج - آیه 45: محرومیت مردم از استفاده از علم حضرت مهدی علیه السلام در عصر غیبت
130- سوره الحج - آیه 47: روز حضرت مهدی علیه السلام برابر با هزار سال
131- سوره الحج - آیه 60: پیروزی امام حسین علیه السلام به دست حضرت مهدی علیه السلام
132- سوره الحج - آیه 65: حضرت مهدی علیه السلام امان و پناه اهل زمین
133- سوره المؤمنون - آیه 101: ارث بردن برادران دینی از یکدیگر در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام
134- سوره المؤمنون - آیه 77: انتقام امیر المؤمنین - علی علیه السلام - از دشمنان خود در عصر رجعت
135- سوره النور - آیه 35: چهارده معصوم علیهم السلام نور الله و حضرت مهدی علیه السلام ستاره درخشان و آیت انتظار
136- سوره النور - آیه 53: کرامت و اعجاز یاران حضرت مهدی علیه السلام
137- سوره النور - آیه 55: وراثت زمین و خلافت ائمه علیهم السلام و مؤمنین در آن بنابه وعده الهی
138- سوره الفرقان - آیه 11: حضرات ائمه علیهم السلام ساعات دوازده گانه روز قرآن
139- سوره الفرقان - آیه 26: قیام حضرت مهدی؛ روز حکومت الهی و عبادت و اطاعت خداوند متعال
140- سوره الفرقان - آیه 54: حضرت مهدی علیه السلام؛ قدرت خداوند متعال در قرآن
141- سوره الفرقان - آیه 63 - 76: ائمه معصومین علیهم السلام؛ بندگان حقیقی خداوند
142- سوره الشعراء - آیه 4: بروز اختلافات و فتنه ها در عالم و ندای آسمانی به نام آن حضرت و ندای شیطان بر ضد آن
143- سوره الشعراء - آیه 21: جریان سنت و امر حضرت موسی در مورد حضرت مهدی علیهما السلام
144- سوره الشعراء - آیه 207: قیام حضرت مهدی علیه السلام؛ پایان مهلت ظالمین و جنایتکاران
145- سوره النمل - آیه 15: حضرت مهدی علیه السلام و اصحاب آن حضرت؛ وارثان زمین در قرآن
146- سوره النمل - آیه 59: حضرت مهدی علیه السلام برگزیده الهی
147- سوره النمل - آیه 62: اجتماع اصحاب حضرت مهدی علیه السلام در مکه
148- سوره النمل - آیه 71: فضلیت مؤمنین در غیبت حضرت مهدی علیه السلام
149- سوره النمل - آیه 82: از روایات شیعه درباره دابه الارض در قران (جنبنده زمین)
این آیات تعداد بیشتری هستند که در پست های بعدی گذاشته میشه....
عشق به حسین(ع) رمز جاودانگی ذاکر عاشق
ای حسین این عشق خود از ما مگیر آنچه را خود داده ای از ما نگیر
عشق را نه اسلوب است و نه قاعده ...نمی توان برای آن زمان و مکان خاصی را مشخص کرد . عشق متدی ندارد، مقید به بی سبکی است. عشق را نه می توان توصیف و نه می توان آن را تحلیل کرد.گاه عشق برون گراست ، شاخه ای از رئالیست می شود و گاهی دورن گراست ، بعدی از ایده آلیست...
گاه عشق تمامی سنت است و تعصب ، غرقه در آنچه که به ارث برده و گاهی بدعتی است در برابر آنچه که هست .
عشق گاهی زندگی است و گاه زندگی خود عشق می شود . زمانی آن را زندگی می کنی و زمانی می رسد که عشق تو را می زید. عشق گاهی تو را در همین کوچه پس کوچه ها نگاهت می دارد، و گاهی بال پروازت می شود تا بتوانی آسمانها راسیر کنی...
هر کس را معشوقه ایست، چرا که دل به عشق آرام می گردد.
ذاکر نیز عشقی را دلش جا داده بود که لنگر هستی بود. او و خاندانش بهانه آفرینش هستی بودند. این عشق را از کودکی مزه مزه کرده بود. پا به پای آن پا گرفته بود. با آن می خوابید با آن بیدار می شد با آن زندگی می کرد و سرانجام با آن عشق از دنیا رفت. عشقی را که انتخاب کرده بود عشقی گرفتار در حصار زمان نبود، تا گذاشتنی و گذشتنی باشد. عشقی برای مکانی خاص نبود تا اگر محل اقامتش را عوض کرد و اگر مجبور به هجرت شد آن عشق نیز از یاد برود.
عشقی را برگزیده بود که به آن از خود به در می شد و با آن عشق به خود خویشتن باز می گشت. ذاکر عشق حسین(ع) را انتخاب کرده بود و عاشق بهتر می داند که معشوقش از وی چگونه عشق بازی می خواهد. و همین عشق بازی او با یاری که برگزیده بود همیشه باعث می شد که او تافته جدا بافته به نظر بیاید. عشق او رنگ دیگری داشت . عشق او طعم دیگری داشت. ذاکر بهتر از هر کس دیگری فهمیده بود که هیچ کس به اندازه این خاندان ارزش و لیاقت دوست داشتن ندارد.
او دچار عشق بود و مبتلا به جنون و عاشق هیچ وقت برای دفاع از خود و برای تبرئه خویش کاری انجام نمی دهد چرا که هرچه می کند آن را در برابر معشوقش تنها قطره ناچیزی در برابر عظمت بیکران اقیانوسی می یابد.
ذاکر هرگز در این عشق نخواست که به " ضعف دفاع از خویش" دچار شود. ذاکر را و عشقش را تنها شاهد خلوت های او یعنی غریب عصر منتقم ثار خدا امام عصر(عج) می شناسد.
عین طالب و بدم مقتول بکربلا
سینا عباسی هولاسو
امیرحسین صادقی در صفحه اجتماعی خود در اینستاگرام (http://instagram.com/sadeghi1360) مقایسه ای بین مرتضی پاشایی و سیدجواد ذاکر داشته است :
به نام خدا
هر دو سرطان داشتن ... هر دو میخواندن ... و هر دو رفتن ....
اما چه بگویم که دگر غمی نیست ... یکی در شرایطی که تحت فشار مالی بود که حتی تو اون شرایط روضه نفروخت و حتی در سکوت خبری به دیار حق شتافت ! دریغ از یک خبر ...
امروز عجیب دلم هواتو کرده ...
خداوند هر دو را قرین رحمت خویش قرار دهد ...
الهی آمین
زمانیکه هردو خواننده بودند، یکی خواننده پاپ یکی خواننده اهل البیت....
هر دو سرطان داشتند، یکی سرطان معده، یکی سرطان ریه....
هر دو جوان بودند، یکی جوان امروزی، یکی جوان عاشورایی....
هردو طرفدار داشتند، یکی موسیقی دوستان، یکی اباعبدالهی ها....
هردو ماندگار شدند، یکی باخواندن: "نگران منى به تو قرصه دلم"، یکی با خواندن:"یاحسین غریب مادر"...
اما در واقع تفاوت از زمین تا بی کران است...
زمانیکه سیدجواد ذاکر رفت، نه روزنامه ای نه سایتی و نه حتی زیرنویس تلویزیونی و اخباری و این عمل رسانه ها به اندازه ای شنیع و زشت بود که هنوزهم که هنوز است داغ آن بر قلب دوستداران ذاکرین اهل البیت علهم السلام تازه است، اما زمانیکه مرتضی پاشایی رفت کم مونده بود عزای عمومی اعلام بشه...
یکی بجرم حسینی بودن، یکی بخاطر خواننده بودن...
رسانه های شنیداری و دیداری زمانیکه یک ذاکر اهل البیت علیهم السلام از دنیا میرود، بی تفاوت از کنار آن میگذرند و گویا یک انسان معمولی و عادی فوت شده ، مانند فوت سیدجواد ذاکر که مصادف شد با فوت پوپک گلدره بازیگر تلویزیون و سریال رویای شیرین و...، که تمامی رسانه ها بویژه صداو سیما چنان مانور تبلیغاتی ای راه انداختند که انگار در ایران عزای عمومی اعلام شده است، مرحوم گلدره یک انسان معمولی بوده اند و تنهاویژگی ایشان بازیگر بودنشان بود که مردم با این ویژگی ایشان را می شناختند اما سیدجواد ذاکر چی؟؟
چرا زمانیکه برای یکی از همین ذاکرین و مداحان طرح تخریبی اجرا میشه همه رسانه ها بصورت تخصصی به این موضوع دامن میزنند تا مداح مورد نظر را به چالش کشانده و آبرویش را ببرند آن هم به جرم حسینی بودن...
یک روز اسلحه کشی یک مداح را عَلَم می کنند و یک روز قلیان کشیدن دیگری را پیراهن عثمان....
آقاجان یا صاحب الزمان،شرمنده ایم....
شرمنده از اعمالی که سرگرم زندگیمان کرده.
شرمنده از اعمالی که ما رو تو گرداب گناه میکشونه
شرمنده از اعمالی که باعث دنیا پرستی میشه....
مگر چقدر سخته که انسان شما رو دوست داشته باشه؟؟؟
بها دوست داشتن شما مگه چقدر سخته که من نمیتونم بدم؟
راستشو بخوای اقا مشکل خودمم...من گرفتار نفس خودمم.....
دستمو بگیر اقا.....
.: Weblog Themes By Pichak :.