سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق به حسین(ع) رمز جاودانگی ذاکر عاشق

ای حسین این عشق خود از ما مگیر                           آنچه را خود داده ای از ما نگیر

عشق را نه اسلوب است و نه قاعده ...نمی توان برای آن زمان و مکان خاصی را مشخص کرد . عشق متدی ندارد، مقید به بی سبکی است. عشق را نه می توان توصیف و نه می توان آن را تحلیل کرد.
گاه عشق برون گراست ، شاخه ای از رئالیست می شود و گاهی دورن گراست ، بعدی از ایده آلیست...
گاه عشق تمامی سنت است و تعصب ، غرقه در آنچه که به ارث برده و گاهی بدعتی است در برابر آنچه که هست .
عشق گاهی زندگی است و گاه زندگی خود عشق می شود . زمانی آن را زندگی می کنی و زمانی می رسد که عشق تو را می زید. عشق گاهی تو را در همین کوچه پس کوچه ها نگاهت می دارد، و گاهی بال پروازت می شود تا بتوانی آسمانها راسیر کنی...
هر کس را معشوقه ایست، چرا که دل به عشق آرام می گردد.

عشق به حسین(ع) رمز جاودانگی ذاکر عاشق

 

ذاکر نیز عشقی را دلش جا داده بود که لنگر هستی بود. او و خاندانش بهانه آفرینش هستی بودند. این عشق را از کودکی مزه مزه کرده بود. پا به پای آن پا گرفته بود. با آن می خوابید با آن بیدار می شد با آن زندگی می کرد و سرانجام با آن عشق از دنیا رفت. عشقی را که انتخاب کرده بود عشقی گرفتار در حصار زمان نبود، تا گذاشتنی و گذشتنی باشد. عشقی برای مکانی خاص نبود تا اگر محل اقامتش را عوض کرد و اگر مجبور به هجرت شد آن عشق نیز از یاد برود.
عشقی را برگزیده بود که به آن از خود به در می شد و با آن عشق به خود خویشتن باز می گشت. ذاکر عشق حسین(ع) را انتخاب کرده بود و عاشق بهتر می داند که معشوقش از وی چگونه عشق بازی می خواهد. و همین عشق بازی او با یاری که برگزیده بود همیشه باعث می شد که او تافته جدا بافته به نظر بیاید. عشق او رنگ دیگری داشت . عشق او طعم دیگری داشت. ذاکر بهتر از هر کس دیگری فهمیده بود که هیچ کس به اندازه این خاندان ارزش و لیاقت دوست داشتن ندارد.
او دچار عشق بود و مبتلا به جنون و عاشق هیچ وقت برای دفاع از خود و برای تبرئه خویش کاری انجام نمی دهد چرا که هرچه می کند آن را در برابر معشوقش تنها قطره ناچیزی در برابر عظمت بیکران اقیانوسی می یابد.
ذاکر هرگز در این عشق نخواست که به " ضعف دفاع از خویش" دچار شود. ذاکر را و عشقش را تنها شاهد خلوت های او یعنی غریب عصر منتقم ثار خدا امام عصر(عج) می شناسد.
                                                                                                                                         عین طالب و بدم مقتول بکربلا
سینا عباسی هولاسو

امیرحسین صادقی در صفحه اجتماعی خود در اینستاگرام (http://instagram.com/sadeghi1360) مقایسه ای بین مرتضی پاشایی و سیدجواد ذاکر داشته است :

مرتضی پاشایی و سید جواد ذاکر از نگاه امیر حسین صادقی

به نام خدا

هر دو سرطان داشتن ... هر دو میخواندن ... و هر دو رفتن ....

اما چه بگویم که دگر غمی نیست ... یکی در شرایطی که تحت فشار مالی بود که حتی تو اون شرایط روضه نفروخت و حتی در سکوت خبری به دیار حق شتافت ! دریغ از یک خبر ...
امروز عجیب دلم هواتو کرده ...
خداوند هر دو را قرین رحمت خویش قرار دهد ...
الهی آمین

زمانیکه هردو خواننده بودند، یکی خواننده پاپ یکی خواننده اهل البیت....
هر دو سرطان داشتند، یکی سرطان معده، یکی سرطان ریه....
هر دو جوان بودند، یکی جوان امروزی، یکی جوان عاشورایی....
هردو طرفدار داشتند، یکی موسیقی دوستان، یکی اباعبدالهی ها....
هردو ماندگار شدند، یکی باخواندن: "نگران منى به تو قرصه دلم"، یکی با خواندن:"یاحسین غریب مادر"...

اما در واقع تفاوت از زمین تا بی کران است...

زمانیکه سیدجواد ذاکر رفت، نه روزنامه ای نه سایتی و نه حتی زیرنویس تلویزیونی و اخباری و این عمل رسانه ها به اندازه ای شنیع و زشت بود که هنوزهم که هنوز است داغ آن بر قلب دوستداران ذاکرین اهل البیت علهم السلام تازه است، اما زمانیکه مرتضی پاشایی رفت کم مونده بود عزای عمومی اعلام بشه...

یکی بجرم حسینی بودن، یکی بخاطر خواننده بودن...

چه فرقی است میان مرتضی پاشایی و سید جواد ذاکر؟

رسانه های شنیداری و دیداری زمانیکه یک ذاکر اهل البیت علیهم السلام از دنیا میرود، بی تفاوت از کنار آن میگذرند و گویا یک انسان معمولی و عادی فوت شده ، مانند فوت سیدجواد ذاکر که مصادف شد با فوت پوپک گلدره بازیگر تلویزیون و سریال رویای شیرین و...، که تمامی رسانه ها بویژه صداو سیما چنان مانور تبلیغاتی ای راه انداختند که انگار در ایران عزای عمومی اعلام شده است، مرحوم گلدره یک انسان معمولی بوده اند و تنهاویژگی ایشان بازیگر بودنشان بود که مردم با این ویژگی ایشان را می شناختند اما سیدجواد ذاکر چی؟؟

چرا زمانیکه برای یکی از همین ذاکرین و مداحان طرح تخریبی اجرا میشه همه رسانه ها بصورت تخصصی به این موضوع دامن میزنند تا مداح مورد نظر را به چالش کشانده و آبرویش را ببرند آن هم به جرم حسینی بودن...

یک روز اسلحه کشی یک مداح را عَلَم می کنند و یک روز قلیان کشیدن دیگری را پیراهن عثمان....

 




تاریخ : جمعه 94/5/2 | 6:17 عصر | نویسنده : علی نورسته | نظر

  • paper | فروش بک لینک | بک لینک